آباد
نویسه گردانی:
ʼABAD
آباد. (اِخ ) نام شهری کوچک بر ساحل یمین نهر ناری در بلوچستان . || نام قصبه ٔ کوچکی در سند یعنی درشمال غربی هندوستان . || نام ناحیتی در ناحیه ٔ سبلان کوه نزدیک ارجاق و پیشکین . (نزهةالقلوب ).
واژه های همانند
۳,۷۳۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۹ ثانیه
تلک آباد. [ ت ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گرمسیر است که در شهرستان اردستان واقع است و 633 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
جان آباد. (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان آرد: آنرا جهان آباد نیز گویند و در سیستان واقع است . قلعه ای دارد که آنرا سردارجان بیگ خان بلوچ تقریباً نو...
جان آباد. (اِخ ) قریه ای است از قرای سیستان در طرف شرقی دریاچه ٔ سیستان و در سمت شمال جلال آباد واقع است . (مرآت البلدان ج 4 ص 129).
جان آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان . واقع در 23 هزارگزی شمال خاوری اردستان و 10 هزارگزی شمال راه فرعی اردستان به ...
جان آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پاریزبخش مرکزی شهرستان سیرجان . در 75 هزارگزی شمال سعیدآباد، سر راه مالرو پاریز - رفسنجان واقع شده و...
تیل آباد. (اِخ ) دهی از دهستان کوهسارات است که در بخش رامیان شهرستان گرگان واقع است و 360 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)...
جبل آباد. [ ج َ ب َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین در بیست هزارگزی جنوب باختر آوج و چهارهزارگزی راه شوسه ٔ ...
جشن آباد. [ ج َ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای دره ٔ جزمن محالات خراسان واقع در پای کوه اﷲاکبر، آبش از کوه جاری ، اهلش گوسفنددار و زراعتشان د...
جنت آباد. [ ج َن ْ ن َ ] (اِخ ) نام یکی از مزارع معروف قم است . محصول عمده ٔ این مزرعه نعناع است . (مرآت البلدان ج 4 ص 369). دهی است جزء د...
جنت آباد. [ ج َن ْ ن َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین ، در 12هزارگزی جنوب باختری قزوین و 2هزارگزی راه عمومی و در ج...