آباد
نویسه گردانی:
ʼABAD
آباد. (اِخ ) نام شهری کوچک بر ساحل یمین نهر ناری در بلوچستان . || نام قصبه ٔ کوچکی در سند یعنی درشمال غربی هندوستان . || نام ناحیتی در ناحیه ٔ سبلان کوه نزدیک ارجاق و پیشکین . (نزهةالقلوب ).
واژه های همانند
۳,۷۳۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۹۳ ثانیه
ینگی آباد. [ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرانی شهرستان بیجار، واقع در 8000گزی باختر حسن آباد سوگند، بین سیفعلی کندی و نورمحمد، با 250 تن س...
ینگی آباد. [ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 84هزارگزی جنوب خاوری مراغه ، با 174 تن سکنه . آب آن...
ینگی آباد. [ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آجرلوی بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 67هزارگزی جنوب خاوری مراغه ، با 142 تن سکنه . آب آن از...
یافت آباد. (اِخ ) دهی است از شهرستان ری نزدیک تهران به میانه ٔ مغرب و جنوب غربی آن با 1905 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
یانس آباد. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین واقع در 24000 گزی شمال باختری آبیک . دارای 412 تن سکنه است . (...
یحیی آباد. [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) از مزارع سبزوار است . (از مطلع الشمس ج 2 ص 17).
یحیی آباد. [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) از قرای بلوک نیشابور است . (از مطلع الشمس ج 3 ص 61).
یحیی آباد. [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) صاحب تاریخ قم ذیل نامهای دیه های قاسان دیهی به نام مزرعه ٔ یحیی آباد و دیه دیگری به نام یحیی آباد و یقال...
یحیی آباد. [ی َح ْ یا ] (اِخ ) از دیه های وره . (تاریخ قم ص 138).
یحیی آباد. [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) از دیه های طسوج و ناحیه ٔ رودآبان در قم . (تاریخ قم ص 113).