آباد
نویسه گردانی:
ʼABAD
آباد. (اِخ ) نام شهری کوچک بر ساحل یمین نهر ناری در بلوچستان . || نام قصبه ٔ کوچکی در سند یعنی درشمال غربی هندوستان . || نام ناحیتی در ناحیه ٔ سبلان کوه نزدیک ارجاق و پیشکین . (نزهةالقلوب ).
واژه های همانند
۳,۷۳۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۹ ثانیه
عبدل آباد. [ ع َ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آزادوار بخش جغتای شهرستان سبزوار. واقع در 47هزارگزی شمال باختری جغتای ، سر راه اتومبیل رو نقاب...
عبدل آباد. [ ع َ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فیض آباد بخش فیض آباد محولات شهرستان تربت حیدریه . واقع در شش هزارگزی شمال خاوری فیض آباد. ناح...
عبدل آباد. [ ع َ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه . واقع در 37هزارگزی شمال کدکن کنار کال چغوکی . ناحیه ا...
عبدل آباد. [ ع َ دُ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. واقع در41هزارگزی باختر مشهد و یکهزارگزی شمال راه شوسه ٔ ...
عبدل آباد. [ ع َ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. واقع در 33هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. ناحیه ای است در دام...
عبدل آباد. [ ع َ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر. واقع در 18هزارگزی جنوب خاوری بردسکن به نیگنان . این ده د...
عبدل آباد. [ ع َ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 56هزارگزی باختر نورآباد و 32هزارگزی باختر نورآباد ب...
طیزن آباد. [ زَ ] (اِخ ) طیزناباد. موضعیست بین کوفه و قادسیه بر مسیر جاده ٔ حاج ، و بین آن و قادسیه یک میل مسافت است و تیول اشعث بن قیس ب...
صدیق آباد. [ ص َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش ورامین شهرستان تهران 30هزارگزی جنوب ورامین 12هزارگزی جنوب راه شوسه و راه آهن ورامین به ...
ظلمت آباد. [ ظُ م َ ] (اِ مرکب ) کنایه از عالم عدم است . (آنندراج ).