آباد
نویسه گردانی:
ʼABAD
آباد. (اِخ ) نام شهری کوچک بر ساحل یمین نهر ناری در بلوچستان . || نام قصبه ٔ کوچکی در سند یعنی درشمال غربی هندوستان . || نام ناحیتی در ناحیه ٔ سبلان کوه نزدیک ارجاق و پیشکین . (نزهةالقلوب ).
واژه های همانند
۳,۷۳۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۷۲ ثانیه
غرق آباد. [ غ َ ](اِخ ) قصبه ای است جزء دهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه ، که در 12هزارگزی خاور نوبران واقع شده ، و محلی است کوهست...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش جعفرآباد شهرستان ساوه که 35 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گله زن بخش خمین شهرستان محلات که 40 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان ساوه که 62 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی از دهستان زهرا از بخش بویین شهرستان قزوین که در 15 هزارگزی بویین و کنار راه فرعی بویین به اشتهارد قرار دارد....
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران که در 3 هزارگزی جنوب باختری شهرری قرار دارد وجلگه ای معتدل و دارای 164 ت...
فتح آباد. [ ف َ] (اِخ ) دهی از دهستان بهنام غرب بخش ورامین شهرستان تهران ، که در هشت هزارگزی جنوب خاوری ورامین و 3 هزارگزی ایستگاه پیشوا...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران ، که در شانزده هزارگزی باختر ورامین و دوازده هزارگزی باختر شو...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بزچلو از بخش کمیجان شهرستان اراک که در چهارهزارگزی خاور کمیجان قرار دارد. جایی کوهستانی ، سردسیر...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان فرمهین بخش فراهان شهرستان اراک است که در 21 هزارگزی راه عمومی قرار دارد. دارای 15 تن سکنه ...