اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آباد

نویسه گردانی: ʼABAD
آباد. (ع اِ) ج ِ ابد.
- ابدالاَّباد ؛ همیشه .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۷۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۸ ثانیه
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان یزد. در دوهزارگزی شمال خاور یزد متصل براه فرعی یزد. جلگه ومعتدل است . 920 تن سک...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزددر 41هزارگزی جنوب باختر تفت متصل به راه ابرقو به تفت و به یزد...
اشک آباد. [ ] (اِخ ) اصل کلمه ٔ عشق آباد.رجوع به عشق آباد و فرهنگ ایران باستان ص 284 شود.
الک آباد. [ اَ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چالانچولان شهرستان بروجرد در 16 هزارگزی شمال باختری چالانچولان و 5 هزارگزی باختر شوسه ٔ بروجرد....
اله آباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) رجوع به اﷲآباد شود.
انس آباد. [ اَ ن َ ] (اِخ ) قریه ای است در رستاق اعلم در خاک همدان در حوالی درگزین . (از مرآت البلدان ص 97). قریه ای است از اعمال درگزین ...
امن آباد. [ اَ ] (اِخ ) از آبادیهای فارس است که در پانزده فرسخی آباده قرار دارد. نام قدیمی آن برک بر وزن فلک بود. پیش از آبادی بیابانی ...
بچه آباد. [ ب َ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستانهای عباسی بستان آباد تبریز. سکنه ٔ آن 266 تن ، آب از چشمه ، محصول آن غلات و یونجه است . احتمال داد...
بخت آباد. [ ] (اِخ ) آبادیی نزدیک دریاچه ٔ ارومیه . (از جغرافیای سیاسی کیهان ).
بخت آباد. [ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان درزآب بخش حومه ٔ شهرستان مشهد در 6هزارگزی شمال باختری مشهد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.