۳,۷۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۹ ثانیه
شنک عباد. [ ش ِ ع َب ْ با ] (اِخ ) نام قریه ای به مرو. رجوع به اخبارالدولة السلجوقیه ص 10 و معجم البلدان در ذیل عباد و نیز رجوع به کلمه ٔ...
حره ٔ عباد. [ ح َرْ رَ ی ِ ع َب ْبا ] (اِخ ) موضعی در سفلای مدینة. (معجم البلدان ).
صاحب عباد. [ ح ِ ب ِ ع َب ْ با ] (اِخ ) رجوع به صاحب بن عباد شود.
این دو واژه عربی است و پارسی آنها این است: گاتا اتیدور gâtâ-átidur (سنسکریت) ****فانکو آدینات 09163657861
صاحِب بْنِ عَبّاد (۳۲۶-۳۸۵ق)، کاتب و وزیر دولت آل بویه (مؤید الدوله و فخر الدوله)، از دانشمندان شیعه و از ادیبان دو زبان عربی و فارسی است. نام وی اسما...
صاحب بن عباد. [ ح ِ ب ِب ْ ن ِ ع َب ْ با ] (اِخ ) نام وی اسماعیل ، مکنی به ابی القاسم و ملقب به صاحب و کافی الکفاة. ابن خلکان گوید: او نخست...
ابن ابی عباد. [ اِ ن ُ اَ ؟ ] (اِخ ) مکنی به ابوالحسن منجم ، محمدبن عیسی .و کتاب العمل بذات الشعبتین از اوست . (ابن الندیم ).
ربیعةبن عباد. [ رَ ع َ ت ِ ن ِ ع ِ ] (اِخ ) دئلی ... او از مشرکان جاهلیت بود و سپس اسلام آورد. از اصحاب حضرت بشمار است و روایاتی از او نقل ش...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.