اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آب انگور

نویسه گردانی: ʼAB ʼNGWR
آب انگور. [ ب ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شراب . باده :
آب انگور بیارید که آبان ماهست
آب انگور خزانی را خوردن گاهست .

منوچهری .


ای یارِ سرود و آب انگور
نه یار منی بحق والطور.

ناصرخسرو.


زاهد گوید که جنت و حور خوش است
من میگویم که آب انگور خوش است .

خیام .


زآب انگور، نار طبع مکش
زآتش باده آب روی مبر.

سنائی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.