گفتگو درباره واژه گزارش تخلف آب پشت نویسه گردانی: ʼAB PŠT آب پشت . [ ب ِ پ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نطفه . منی . آب مردی : آب رخ زآب پشت بگریزدکآب پشت آب رویها ریزد.سنائی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی آب پشت شتر ریختن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. پشت آب پشت آب . [ پ ُ ] (اِخ ) نام ناحیتی از ولایت سیستان . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 213). نیزار پشت آب نیزار پشت آب . [ ن َ رِ پ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . در 19هزارگزی شمال غربی بنجار، نزدیک دریاچه ٔ هامون ، در جلگه ٔ گرم ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود