اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آب نی

نویسه گردانی: ʼAB NY
آب نی . (اِخ ) نام رودی میان تورک و شیراز. (از بهار عجم ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه
آب نی . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) میلاب (در قلیان ).
ابنی . [ اَ ] (اِخ ) مرکز بلوک تَرگوَر در ارومیّه .
ابنی . [ اُ نا] (اِخ ) نام موضعی به شام از سوی بلقاء و بعضی گفته اند نام قریه ای است بموته و آنرا یُبنی نیز گویند.
عبنی . [ ع َ ب َ ن نا ] (ع ص ) فربه و سطبر از کرکس و شتر. (منتهی الارب ).
نی آب . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) نی کوتاه و باریکی که در داخل قلیان در میان آب قرار دارد. نَیاب .
بل-ابنی یکی از بزرگان بابل بود و از سوی سناخریب پادشه آشور چندی شاه دست‌نشاندهٔ بابل شد. سناخریب ترجیح می‌داد که یکی از بزرگان بابل را به شاهی بردارد ...
آب نی شکر. [ ب ِ ن َ / ن ِ ش َ / ش ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عسل القصب . (تحفه ).
ابنی شمام . [ اِ ن َ ش َ ] (اِخ ) دو رأس و قله ٔ کوه شمام .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.