اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آخرت

نویسه گردانی: ʼAḴRT
آخرت . [ خ ِ رَ ] (ع اِ) آخِره . آن جهان . آن سرای . عقبی ̍. معاد. دارالخلد. عجوز. آجل . آجله . اخری ̍. مقابل اولی ̍ و دنیا : و هر گاه که متقی در کار این جهان گذرنده تأملی کند هرآینه مقابح آن را بنظر بصیرت بیند... و با یاد آخرت الفت گیرد. (کلیله و دمنه ). و آنکه سعی برای مصالح دنیا مصروف دارد زندگانی بر وی وبال باشد و از ثواب آخرت بازماند. حاصل آن [ راحتی اندک ] اگر میسر گردد خسران دنیا و آخرت باشد. (کلیله و دمنه ). و اگر بقضاء مقرون گردد عز دنیا و آخرت مرا بهم پیوندد. (کلیله و دمنه ). و نیز آنکه سعی برای آخرت کند مرادهای دنیا بتبعیت بیابد. (کلیله و دمنه ). آخر رای من بر عبادت قرار گرفت چه مشقت طاعت در جنب نجات آخرت وزنی نیارد. (کلیله و دمنه ). و بحال خردمند آن لایقتر که همیشه طلب آخرت را بر دنیا مقدم دارد. (کلیله و دمنه ).
دنیا پلی است رهگذر دار آخرت
اهل تمیز خانه نگیرند بر پلی .

سعدی .


دوست بدنیا و آخرت نتوان داد
صحبت یوسف به از دراهم معدود.

سعدی .


- عشاء آخرت ، عشاء آخره ؛ نماز خفتن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پارالوک pārāluk (سغدی: paralok) سرای دیگر، آن جهان (دری) ***فانکو آدینات 09163657861
جامه ٔ آخرت . [ م َ / م ِ ی ِ خ ِ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کفن . (ناظم الاطباء). کنایه از کفن .
خانه ٔ آخرت . [ ن َ / ن ِ ی ِ خ ِ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خانه ای که انسان برای آن دنیا بنا می کند. || سرای دیگر. آن دنیا. دارالاَّخرة...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.