اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آخر سنگین

نویسه گردانی: ʼAḴR SNGYN
آخر سنگین . [ خ ُ رِ س َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آخورِ سنگین . آخری که در آن کاه و علف نباشد. || جایی که در آن حاصل ونفعی نبود. (از برهان ). مقابل آخر چرب :
رخش ترا برآخر سنگین روزگار
برگ و گیا نه و خر تو عنبرین چرا.

خاقانی .


|| سنگاب . مجازاً، چرب آخر :
حق تو خاقانیا کعبه تواند شناخت
وآخر سنگین طلب توشه ٔ یوم الحساب . ۞

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.