آدمی گری
نویسه گردانی:
ʼADMY GRY
آدمی گری . [ دَ گ َ ] (حامص مرکب ) بشریت : اما گاه گاه در درون استاد امام از راه آدمی گری اندک داوری می بود. (اسرارالتوحید). چون چشم من بر وی افتاد از آدمیگری هیچ چیز با من نماند. روحی و آسایشی از وی بمن رسید چنانکه بیخود گشتم . (اسرارالتوحید).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.