آر. (پسوند) -ار. اداتی است که عقیب مفرد غائب از ماضی درآید و آن را گاه بدل به اسم مصدر کند چون گفتار، کردار، رفتار، جستار، دیدار و گاه بد...
دین آر. (نف مرکب ) (از: دین + آر، آورنده ) دین آورنده . پیمبر : مسیحای دین آر، اگر کشته شدنه فر جهاندار ازو گشته شد.فردوسی .
موی آر. (نف مرکب ) که موی آرد. که دارای موی شود. که موی بر خود برویاند. (یادداشت مؤلف ). موی دار و پوشیده شده از موی دراز. (ناظم الاطباء)...
ریشه ی پارسی از واژه ی عربی مغالطه گر .... ابندآری در معنی مغالطه گری می آید... (با فتحه ی الف و ب )
توله آر. [ ل ِ ] (اِخ ) ۞ شهر و بندری است در ماداگاسکار که بر ساحل جنوب غربی این جزیره واقع است و 18000 تن سکنه دارد.
دوات آر. [ دَ ] (نف مرکب ) آورنده ٔ دوات . || مهردار. (ناظم الاطباء).
یو آر اِل. نک مکانیاب منبع یکسان.
مکانیاب منبع یکسان (به انگلیسی: Uniform Resource Locator) یا یوآرال (به انگلیسی: URL) که به صورت محاورهای نشانی وب[۱] نامیده میشود، یک ارجاع به یک ...
رمزینهٔ پاسخ سریع (QR_code) (به انگلیسی: Quick Response Code) یا کیوآر کد (به انگلیسی: QR code) یک رمزینه ماتریسی (یا بارکد دوبُعدی) است که میتوان آن...