اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آرام دل

نویسه گردانی: ʼARʼM DL
آرام دل . [ م ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مایه ٔتسلی خاطر. مایه ٔ امید. معشوق . معشوقه :
یکی تخته ٔ جامه هم نابرید
دو آرام دل کودک نارسید
روان را همی لعلشان نوش داد
بیاورد و یکسر بشیدوش داد.

فردوسی .


هرچند کآن آرام دل دانم نبخشد کام دل
نقش خیالی میکشم فال دوامی میزنم .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.