گفتگو درباره واژه گزارش تخلف آرش نویسه گردانی: ʼARŠ آرش . [ رَ ] (اِ) اَرَش : شاعر که دید به قدِ کاونجک بیهوده گوی و نحسک و بوالکنجک از ...ن خر فروتر و پنج آرش می برجهد سبکتر اَز منجک .منجیک . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه واژه معنی آرش آرش . [ رِ ] (اِ) معنی . مقابل لفظ. (از برهان ). || تار. سَدی ̍. حابل . (زمخشری ). آرش آرش . [ رِ ] (اِمص ) اسم مصدر آردن آوردن . آرش آرش . [ رَ ] (اِخ ) نام پهلوانی کماندار از لشکر منوچهر. منوچهر در آخر دوره ٔ حکمرانی خویش از جنگ با فرمانروای توران ، افراسیاب ، ناگزیر گردید. ن... آرش آرش . [ رَ ] (اِخ ) نام پسر دوم کیقباد برادر کیکاوس ، و او را کی آرش گفتندی . آرش آرش . [ رَ ] (اِخ ) نام کوهی . آرش آرش . [ رَ ] (اِخ ) جدّ اعلای اشکانیان . کی آرش : کنون ای سراینده فرتوت مردسوی گاه اشکانیان بازگرد...چنین گفت گوینده دهقان چاچ کز آن پس ... آرش آرش . [ رَ ] (اِخ ) نامی از نامها : وز آن دورتر آرش رزم یوزچو گوران شه آن گرد لشکرفروزیکی آنکه بر خوزیان شاه بود...دگر شاه کرمان که هنگام ... آرش این واژه در سنسکریت آرچ ãrac و به این معانی است: 1ـ خوب آراینده ـ سامان دهنده. 2ـ به نیکی انجام دهنده، خوب پدید آورنده. Williams Monier Monier. A Sans... آرش نراقی رش به: ناوبری، جستجو آرش نراقی زادروز ۱۳۴۵ تهران ملیت ایرانی پیشه استادیار دانشگاه عضو هیات مدیره موسسه خشونت پرهیزی برای دموکراسی پژوهشگر ف... آرش خوش نیت آرش خوش نیت متولد دوم فروردین ماه سال ۱۳۷۷ هجری شمسی ، زاده استان فارس شهرستان استهبان میباشد تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۶ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود