آزاد
نویسه گردانی:
ʼAZʼD
آزاد. (اِ) نوعی از خرما. (مهذب الاسماء). اَزاد. و آن قسمی از خرمای خوب و خوش طعم باشد.
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
نجم آزاد. [ ن َ م ِ ] (اِخ ) اسم نفس فلک مشتری است . (انجمن آرا).
همای آزاد. [ هَُ ] (اِخ ) نام دختر بهمن است که زن پدر خود بوده به شریعت زردشت و داراب از او تولد یافته . (برهان ). دختر بهمن بن اسفندیار بود...
چشمه آزاد. [ چ ِ م ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قلعه حمام ، بخش جنت آباد شهرستان مشهد که در 30 هزارگزی شمال باختری صالح آباد واقع است . کوهستانی ...
متنی حقوقی - فقهی که برای آزادی برگان و کنیزکان نوشته می شد. به آن آزاد نامچه هم گفته می شود.
حسین آزاد. [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) یا میرزا حسین خان آزاد. او طبیب ظل السلطان ، سلطان مسعودمیرزا پسر بزرگ ناصرالدین شاه بود، و وی پسر میرزا یوسف...
حسین آزاد. [ ح ُ س ِ ن ِ ] (اِخ ) دهلوی (محمد...) ملقب به شمس العلماء. درگذشته ٔ 1330 هَ . ق . او راست : «آب حیات » که تذکره ٔ شعرای هند است . (...
هستی آزاد. [ هََ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) وجود مطلق . (آنندراج ). رجوع به هستی شود.
شاید شما نیز این خبر را دریافت کرده اید:
بزرگترین آرزوی رئیس دانشگاه صنعتی شریف
دکتر رضا روستا آزاد
روستا آزاد با اشاره به سوالی که از وی د...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اسدالله آزاد در سال 1326 در زاهدان در خانواده ای کاملا فرهنگی دیده به جهان گشود پدر ایشان از بنیانگذاران آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان بودند و ماد...