اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آزاده وار

نویسه گردانی: ʼAZʼDH WʼR
آزاده وار. [ دَ / دِ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) آزادوار. با صفت آزاده . چون آزاده :
گشاده درِ هردو آزاده وار ۞
میان ْ کوی کندوری افکنده خوار.

ابوشکور.


هزار آفرین باد هر ساعتی
بر آن عادت و خوی آزاده وار.

فرخی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.