گفتگو درباره واژه گزارش تخلف آسوده خاطر نویسه گردانی: ʼASWDH ḴAṬR آسوده خاطر. [ دَ / دِ طِ ] (ص مرکب ) آسوده دل . فارغ البال : آسوده خاطرم که تو در خاطر منی گر تاج می فرستی و گر تیغ می زنی .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود