گفتگو درباره واژه گزارش تخلف آسوده دل نویسه گردانی: ʼASWDH DL آسوده دل . [ دَ / دِ دِ ] (ص مرکب ) فارغ البال . بی دلواپسی . بی رنج . بی عذاب . غیرمضطرب : کسی خسبد آسوده در زیر گل که خسبند از او مردم آسوده دل .سعدی (بوستان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه واژه معنی دل آسوده دل آسوده . [ دِ دَ / دِ ] (ص مرکب ) آسوده دل . خاطرجمع. غیرمضطرب . مطمئن . فارغ البال : ملک را بود بر عدو دست چیرچو لشکر دل آسوده باشند و سیر. سع... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود