اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آغا

نویسه گردانی: ʼAḠA
آغا. (ترکی ، اِ) خاتون . بی بی . سیده . ستی . بانو. بیگم . خانم . || زن . حرَم : اما شرط رعایت اصناف اربعه ، اول جانب حرمهای بزرگ اگرچه در ازمنه ٔ سالفه ، خصوص ملوک عجم ، خواتین را در مهمات ملکی و دولت ملاحظه بسیار نمی بود و امور سلطنت بارادت یا عدم ارادت ایشان زیاده تعلقی نمیداشت ولیکن خاقانان ترکستان را قاعده این بود که مطلقاً در جمیع وقایع مشورت با آغایان کردندی و رای ایشان بر جمیع اهل استشارت مقدم بودی و سلاطین ترکمان نیز در اصل چون پرورده ٔ دولت ایشانند همان طریقه قدوه و دستور خود دارند و بناء کلیات امور بر صوابدید ایشان نهند پس پناه بحمایت ایشان بردن ازجمله ٔ ضروریات است و آن چنان باید که بعد از عدم اختلاط آغایان با لواحق و حواشی ایشان که در مقام قرب باشند علی اختلاف طبقاتهم از احسان این کس محروم نباشند. (از اندرزنامه ٔ منسوب به خواجه نظام الملک ). || کلمه ٔ احترامی است که بر سر نام خادمان یعنی خواجه سرایان درآرند، چنانکه آقا در دیگر مردم : آغابشارت . آغاجوهر.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
غرتشن آقا. [ غ ُ ت َ ش َ ](اِ مرکب ) در تداول عامه به شخص زورگو و لجوج اطلاق شود ۞ . غلتشن . قَلْتَشَن .
بسطام آقا. [ ] (اِخ ) در تذکرةالملوک (چ 1323 هَ . ش . دبیرسیاقی ص 58) این نام به عنوان داروغه ٔ دفترخانه ای که در زمان شاه سلطان حسین صفو...
ارغون آقا. [ اَ ] (اِخ ) رجوع به ارغون (امیر... آقا) شود.
آقا و اینی . [ وُ اَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شورای برادر بزرگ و کوچک ، و توسعاً، مجمع و شورای شاهزادگان .
اسماعیل آقا. [ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان باباجان بخش ثلاث شهرستان کرمانشاه ، در 6000 گزی شمال باختری ده شیخ ، نزدیک سر طاویز. کوهستانی ،گرمس...
پسری با دول کوچک
چشمه گل آقا. [ چ َ م َ گ ُ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «چشمه ای است متعلق به نوا که از جنوب به شمال جاری است و نیم سنگ آب دارد»....
چتاب آقا کریم . [ چ ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرم بخش ترک شهرستان میانه که در 13هزارگزی جنوب خاوری بخش و 4هزارگزی شوسه ٔ خلخال ب...
کلاته حاجی آقا. [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نوده چناران بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد است . محلی کوهستانی و سردسیر است . سکنه 112 تن ، آب ...
کهریزه علی آقا. [ ک َ زَ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آختاچی است که در بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع است و 208 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرا...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۶ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
زهراصاحب الداری
۱۳۹۲/۱۲/۰۶ Iran
0
1

ایا کلمه اغا یک کلمه محلی است مثلا در خرم ابادکه به خانمهای سید گفته میشود مثل اغا مریم

ارسلان ملوک الدوله
۱۳۹۵/۰۳/۲۹ Iran
0
0

معنای اصلی آغا که در مقابل آقا قرار دارد یعنی خواجه و یا اخته شده می باشد, یعنی کسی که ۲ بیضه مردانگی خود را از دست داده باشد یا کلا نداشته باشد همچو آغا محمد خان قاجار که اخته شده بود.
تذکر: البته خواجه نیز به ۲ معنا میباشد. ۱- به معنای آقا , سرور ۲- آغا و یا اخته شده
و در مورد آغا که به معنای خواجه میباشد نیز مورد دوم معنای خواجه که اخته شده میباشد در نظر گرفته
ارسلان ملوک الدوله


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.