اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آفرین خوان

نویسه گردانی: ʼAFRYN ḴWAN
آفرین خوان . [ ف َ خوا / خا ] (نف مرکب ) آفرین گوی :
بجان آمدند آن سپاه مهان
شدند آفرین خوان بشاه جهان .

فردوسی .


بر آن راه و رسم آفرین خوان شدند
شهنشاه را بنده فرمان شدند.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.