آگاه
نویسه گردانی:
ʼAGAH
آگاه . (اِخ ) تخلص مولوی محمد باقر، از شعرای پارسی سرای هند. (1158-1220 هَ .ق .). || تخلص اردشیرمیرزا پسر عباس میرزا.
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
آگاه . (ص ) آگه . مطلع. باخبر. مخبر. خبردار. مستحضر.- آگاه بودن ؛ خبر داشتن . آگاهی داشتن : ز کوه سپند و ز پیل ژیان گمانم که آگاه بد پهلوان ...
آگاه دل . [ دِ ] (ص مرکب ) دل آگاه . صاحبدل .
بی آگاه . (ص مرکب ) ناواقف . بیخبر. (آنندراج ). بی اطلاع . ناآگاه : بی خبر باشد از صلح و بی آگاه ز جنگ هیچ صلحی بجهان بی وی و جنگی سره نی ...
دل آگاه . [ دِ ](ص مرکب ) آگاه دل . دانا و هوشیار و بیداردل . (آنندراج ). عاقل . دوراندیش . باخبر. بیدار. (ناظم الاطباء).- پادشاه دل آگاه ؛ پادشا...
راه آگاه . (ص مرکب ) که آگاهی از راه داشته باشد. که براه آشنا باشد. بلد. راهنما. راهبر. قلاووز. خفیر. هادی .
جان آگاه . (نف مرکب ) آگاهنده ٔ جان . بیدارکننده ٔ جان .
علیرضا آگاه . [ ع َ رِ ] (اِخ ) ابن عبدالواحد ذوقی ، متخلص به آگاه . وی شاعر بود و درسال 1189 هَ . ق . درگذشت . او را دیوان شعری است . (از الذر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
آگاه نیشابوری- محمدکاظم متخلص به آگاه نیشابوری از شعرای قرن 12هجری قمری بود. جهت اطلاعات بیشتر به سایت سرشناسان خراسان مراجعه کنید. ارسال کننده محمدرح...