گفتگو درباره واژه گزارش تخلف آلوده دامان نویسه گردانی: ʼALWDH DʼMAN آلوده دامان . [ دَ / دِ ] (ص مرکب ) آلوده دامن . آنکه دامن ملوث دارد. مجازاً، که عفیف نباشد. بی عفاف . فاسق . فاجر : گرمن آلوده دامنم نه عجب همه عالم گواه عصمت اوست . حافظ.|| عاصی . گناهکار. (برهان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود