اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آلی

نویسه گردانی: ʼALY
آلی . (حامص ) سرخی . سرخی نیم رنگ .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۲ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیمان یمنی . رجوع به علی یمنی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیمان یمنی بکیلی تمیمی زیدی اسماعیلی ، ملقّب به حیدرة. رجوع به علی بکیلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیم بن ربیعه ٔ اذرعی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به ضیاءالدین . رجوع به علی اذرعی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سماقة. علی بن احمد سماقه ٔ عاملی مشغری . رجوع به علی سماقة (ابن احمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سنجر بغدادی حنفی ، مشهور به ابن سماک (یا ابن سباک ) و ملقّب به تاج الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی بغدا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سندبن علی بن سلیمان لواتی الاصل ابیاری شافعی مصری . رجوع به علی ابیاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سودون یشبغاوی قاهری دمشقی حنفی ، مکنّی به ابوالحسن . شاعر بود ودر سال 810 هَ . ق . در قاهره متولد شد و در نیمه ٔ رجب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهروردی . علی بن مسلم بن محمدبن علی سلمی دمشقی شافعی خلوتی ، مشهور به ابن سهروردی و مکنّی به ابوالحسن و ملقّب ب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهل . تابعی است . (منتهی الارب ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهل بن ازهر اصفهانی ، مکنّی به ابوالحسن . از مشایخ صوفیه و معاصر جنید. رجوع به ابوالحسن (علی بن سهل ...) و نیز به ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.