اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آلی

نویسه گردانی: ʼALY
آلی . [ لی ی ] (ع ص نسبی ) ۞ منسوب به آلت .
- جسم آلی ؛ جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.
- عضو آلی ؛ هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.
- مرض آلی ؛ بیماری که متوجه عضوی آلی باشد:قولنج مرض آلی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۳ ثانیه
علی عنانی . [ ع َ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن ابراهیم بن زبیر عنانی فسوی شافعی . ملقب به رشید و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی فسوی شود.
علی عنانی . [ع َ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) مصری (دکتر علی ...). وی از دارالعلوم و از دانشگاه قدیم مصر فارغ التحصیل شد و فلسفه وزبانهای شرقی را در آلم...
علی عنبری . [ ع َ ی ِ ع َم ْ ب َ ](اِخ ) ابن حصین بن مالک بن خشخاش عنبری تمیمی . مکنی به ابوالحر. وی را در بصره ثروتی بود ولی در مکه ساکن...
علی عیادی . [ ع َ ی ِ ع َی ْ یا ] (اِخ ) ابن عبدالصادق بن احمدبن عبدالصادق بن محمدبن عبداﷲ عیادی مالکی . مکنی به ابوالحسن . وی فقیه و متکلم...
علی عیسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ عیسوی . مکنی به ابوالحسن . او راست : فوائد ابی الحسن ، در حدیث که ابن حجر آن را در «المجمع» یاد ک...
علی عیونی . [ ع َ ی ِ ع ُ ] (اِخ ) ابن مقرب بن منصوربن مقرب بن حسن بن عزیزبن ضبار ربعی عیونی ، ملقب به جمال الدین و مکنی به ابوعبداﷲ. رجوع...
علی غزالی . [ ع َ ی ِ غ َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی . مشهور به ابن قصیبة. او راست : 1- استعطاف المراحم و استسعاف المکارم ، که در سال 878 هَ . ق ....
علی غزالی . [ ع َ ی ِ غ َ ] (اِخ ) ابن محمدغزالی لوکری . مکنی به ابوالحسن . شاعر عهد سامانیان . رجوع به ابوالحسن علی بن محمد... شود.
علی غزالی . [ ع َ ی ِ غ َ ] (اِخ ) شافعی . ملقب به علاءالدین . وی پیش از سال 1012 هَ . ق . میزیست . او راست : طرف الموافاة و ظرف المکافاة، که آ...
علی غزنوی . [ ع َ ی ِ غ َ ن َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن اسماعیل غزنوی حنفی . ملقب به ناصرالدین . وی مفسر بود و در سال 582 هَ . ق . درگذشت . او ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.