گفتگو درباره واژه گزارش تخلف آلی نویسه گردانی: ʼALY آلی . [ لی ی ] (ع ص نسبی ) ۞ منسوب به آلت .- جسم آلی ؛ جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.- عضو آلی ؛ هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.- مرض آلی ؛ بیماری که متوجه عضوی آلی باشد:قولنج مرض آلی است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۸ ثانیه واژه معنی علی برلاس علی برلاس . [ ع َ ی ِ؟ ] (اِخ ) فارسی (امیر...) از امرای میرزا ابوالقاسم بابر. رجوع به علی فارسی برلاس شود. علی برمکی علی برمکی . [ ع َ ی ِ ب َ م َ ] (اِخ ) ابن اسحاق برمکی . جابربن حیان خراسانی کتابی در صناعت دارد که به نام وی کرده است . (از الفهرست ابن... علی بدیهی علی بدیهی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن محمد بدیهی ، مکنّی به ابوالحسن . شاعر بغدادی ، اصل او از شهرزور بود. و وی با صاحب بن عباد ارتباط داشت و... علی برازی علی برازی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) دانیالی فسوی برازی جهرمی ، ملقّب به شهاب الدین . رجوع به علی دانیالی شود. علی برانی علی برانی . [ ع َی ِ ب َ ] (اِخ ) (علی ندا...) رجوع به علی ندا شود. علی ازدری علی ازدری . [ ع َ ی ِاَ دَ ] (اِخ ) نام علی بن ابی طالب است در عقیده ٔ شیعه ٔ ازدریه . رجوع به ازدریه و کتاب بیان الادیان شود. علی ارمنی علی ارمنی . [ ع َ ی ِ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی ارمنی ، مکنّی به ابوالحسن . از فرماندهان عصر خلفای عباسی و اصل او از ارمن بود. پدرش به مناط... علی ارموی علی ارموی . [ ع َ ی ِ اُ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن علی بن احمد ارموی حنبلی ، ملقّب به زین الدین . وی در سال 853 هَ . ق . درگذشت . او راست : جوا... علی ارموی علی ارموی . [ ع َ ی ِ اُ م َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی بن حسین بن خلف بن محمد ارموی ، مشهور به ابن قاضی عسکر و ملقّب به شرف الدین و مکنّی ب... علی اذرعی علی اذرعی . [ ع َ ی ِ اَ رَ ] (اِخ ) ابن سلیم بن ربیعه ٔ اذرعی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به ضیأالدین . در سال 657 هَ . ق . متولد شد. وی ف... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴۴۰ ۴۴۱ ۴۴۲ ۴۴۳ ۴۴۴ صفحه ۴۴۵ از ۵۷۹ ۴۴۶ ۴۴۷ ۴۴۸ ۴۴۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود