اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آلی

نویسه گردانی: ʼALY
آلی . [ لی ی ] (ع ص نسبی ) ۞ منسوب به آلت .
- جسم آلی ؛ جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.
- عضو آلی ؛ هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.
- مرض آلی ؛ بیماری که متوجه عضوی آلی باشد:قولنج مرض آلی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۳.۱۹ ثانیه
علی کل حال . [ ع َ لا ک ُل ْ ل ِ لِن ْ ] (ع ق مرکب ) به هر حال . به هر جهت . در هر حال .
نعمت خان علی . [ ن ِ م َ ع َ ] (اِخ ) از پارسی گویان هندوستان است در عهد عالمگیر و شاهجهان می زیسته و به سال 1120 هَ . ق . درگذشته ،منظومه ای ...
سیدعلی میرفتاح هنرمند، نویسنده، نقاش و منتقد سینما است اما بیشتر به روزنامه‌نگاری شهرت یافته است. او در مجلۀ سوره به سردبیری مرتضی آوینی نویسندگی کرد....
نام دهی است در شهرستان دشتی استان بوشهر در فاصله مستقیم 30 کیلومتری جنوب غربی شهر خورموج و این فاصله از طریق جاده های دست رسی تقریبا 50 کیلومتر است.
نعمت علی خان . [ ن ِ م َ ع َ ] (اِخ ) از پارسی گویان هند است و شاهنامه ای در احوال پادشاهان هندوستان تصنیف کرده است . (از قاموس الاعلام ج 6).
متوکل علی ا. [ م ُ ت َ وَک ْ ک ِ ل ُ ع َ لَل ْ لا ه ْ ] (اِخ ) (الَ ...) رجوع به متوکل السعدی شود.
متوکل علی ا. [ م ُ ت َ وَک ْ ک ِ ل ُ ع َ لَل ْ لا ه ْ ] (اِخ ) (الَ ...) رجوع به متوکل ثانی شود.
متوکل علی ا. [ م ُ ت َ وَک ْ ک ِ ل ُ ع َ لَل ْ لا ه ْ ] (اِخ ) (الَ ...) رجوع به جعفربن محمد (المعتصم باﷲ) در همین لغت نامه شود.
متوکل علی ا. [ م ُ ت َ وَک ْ ک ِ ل ُ ع َ لَل ْ لا ه ْ ] (اِخ ) (الَ ...) رجوع به قاسم متوکل علی اﷲ در همین لغت نامه شود.
متوکل علی ا. [ م ُ ت َ وَک ْ ک ِ ل ُ ع َ لَل ْ لا ه ْ ] (اِخ ) (الَ ...) احمدبن سلیمان از جمله کسانی است که در سال 550 هجری بر یمن غلبه کرد...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.