اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آلی

نویسه گردانی: ʼALY
آلی . [ لی ی ] (ع ص نسبی ) ۞ منسوب به آلت .
- جسم آلی ؛ جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.
- عضو آلی ؛ هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.
- مرض آلی ؛ بیماری که متوجه عضوی آلی باشد:قولنج مرض آلی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۱ مورد، زمان جستجو: ۳.۵۳ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن محمد زینبی ، مکنی به ابوالقاسم . رجوع به علی زینبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن محمد سغدی حنفی . رجوع به علی سغدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن محمودبن محمد رشید (علی بای ...)، مکنی به ابوالحسن . امیر تونس . رجوع به «علی بای دوم » شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن مکرم ، مکنی به ابوالقاسم ، و ملقب به ناصرالدین و مؤیدالدولة، و مشهور به ابن مکرم . وی فرزند ناصرالدوله و ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن منصور حریری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی حریری (ابن حسین بن ...) شود.
علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن حسین بن موسی بن بابویه قمی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن بابویه . رجوع به ابن بابویه و مآخذ ذیل شود: معجم ا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن موسی بن محمدبن موسی بن ابراهیم بن موسی کاظم بن جعفر الصادق بن محمد باقربن علی زین العابدین بن حسین بن عل...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن وافد، مکنی به ابوالحسن . از تابعیان . رجوع به ابوالحسن (علی بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن هندو بغدادی ،مکنی به ابوالفرج و مشهور به ابن هندو. رجوع به ابن هندو و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن یحیی . فقیه و عالم علم فرایض (متوفی در حدود سال 660 هَ . ق .). او راست : 1- الدر فی الفرائض .2- القمر المنیر ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.