اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آنک

نویسه گردانی: ʼANK
آنک . [ ن َ ] (اِ) آبله که بر اندام برآید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
عانک . [ ن ِ] (ع ص ) ریگ توده ٔ بر هم نشسته و سخت گردیده و در برچسبنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || لازم چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم ال...
انگ /'ang/ معنی ۱. زنبور. ۲. زنبور عسل. ۳. شیره؛ عصاره. فرهنگ فارسی عمید. ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////...
انک کردن . [ اَ ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامیانه ، خجالت دادن . تحقیر کردن . کسی را از رو بردن . او را کوچک کردن . (از فرهنگ لغات عامی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.