آن کس . [ ک َ ] (صفت + ضمیر مبهم ) آن آدمی . آن شخص ، به معنی «مَن » عرب
: چنین گفت آن کس که پیروز گشت
سر بخت او گیتی افروز گشت ...
فردوسی .
که اسفندیار از بنه خود مباد
نه آن کس بگیتی کز اوهست شاد.
فردوسی .
و شریف آن کس تواند بود که خسروان روزگار وی را مشرّف گردانند. (کلیله و دمنه ).