اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آی

نویسه گردانی: ʼAY
آی . (صوت ) صوتی است نشانه ٔ ضجرت از درد: آی دلم . آی سرم . || نشانه ٔ حسرت و دریغ :
آی دریغا که خردمند را
باشد فرزند و خردمند نی .

رودکی .


|| (حرف ندا) حرف ندا و خطاب ، چون اِی ! || (فعل امر) امر از آمدن : تو چنانکه آواز ترا بشنوند با من در سخن آی . (کلیله و دمنه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
آفتاب انگلیسی وماه در زبان ترکی شبیه ماه در زبان ترکی
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
آی آبه . [ ب ِ ] (اِخ ) (مؤید...) نام مملوکی از سلطان سنجر. و او در 548 هَ .ق . بر نیشابور و طوس و نسا و ابیورد و دامغان استیلا یافت و در 569 ب...
شو و آی . [ ش َ / ش ُ وُ ] (اِمص مرکب ) آی و شو. آمد و شد. (یادداشت مؤلف ) : تا کی این رنج ره و گرد سفروین تکاپوی دراز و شو و آی . فرخی .نیز...
آی بابا. (اِخ ) (از: ترکی آی ، ماه + فارسی بابا، پدر) نامی است که مادران ماه را دهند آنگاه که کودکان شیرخواره ٔ خود را با نشان دادن ماه ...
مه بانو آی در زبان ترکی به معنی ماه است. آی بانو یعنی مه بانو یا در زبان ترکی آی خانم هم میگویند.
درمان آخر را فاش نما
بیماری ایدز
آی تیمور. [ ت َ ] (اِخ ) از سربداران ، نامش محمد، و او پس از وجیه الدین مسعود امارت یافت (744-746 هَ .ق .).
آی درویش . [ دَرْ ] (اِخ ) نام تیره ای از ترکمانان ایران ، ساکن شمال غربی سنگر.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲۱ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.