گفتگو درباره واژه گزارش تخلف آیین پرست نویسه گردانی: ʼAYYN PRST آیین پرست . [ پ َ رَ ] (نف مرکب ) مطیع. منقاد. تابع. پیرو : عروسانه بر کرسی زر نشست شهنشاه را گشت آیین پرست .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود