اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آیینه ٔ زانو

نویسه گردانی: ʼAYYNH ZʼNW
آیینه ٔ زانو. [ ن َ / ن ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) استخوان و برآمدگی زانو از قدام .مقابل چفته یعنی فرورفتگی زانو از خلف . آینه ٔ زانو.آینه . آیینه . کاسه ٔ زانو. داغصه . رضفه :
وگر از پرده ٔ صورت برون آیی بیاموزی
صفا زآیینه ٔ زانو ادب از لوح پیشانی .

سیف اسفرنگ .


بسته ام من روی با آیینه ٔ زانوی خویش
تا کنون آن ماه چون آیینه روباروی کیست ؟

جامی .


|| ثَفِنه (در اشتر).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.