اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابآس

نویسه گردانی: ʼBʼAS
ابآس . [ اِب ْ ] (ع مص ) بسختی رسیدن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
عباس آقازمانی (زاده ۱۳۱۸ تهران[۱]) معروف به ابوشریف، نظامی بازنشسته، سیاستمدار و دیپلمات ایرانی است،[۲] که از بنیانگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ...
کلاته علی عباس . [ ک َ ت ِ ع َ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است از دهستان عرب خانه ٔ بخش خوسف شهرستان بیرجند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
امام زاده عباس . [ اِ دَ / دِ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهیست از دهستان شراء سفلی از بخش وفس شهرستان اراک ، واقع در 19 هزارگزی جنوب باختری کمیجان ، ...
عباس آباد امین . [ ع َب ْ با دِ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کشکوئیه شهرستان رفسنجان . واقع در 72هزارگزی شمال باختری رفسنجان و هفت هزارگزی خ...
عباس آباد انار. [ ع َب ْ با دِ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان انار شهرستان رفسنجان . واقع در 82هزارگزی شمال باختری رفسنجان و 2هزارگزی شوسه ٔ ر...
عباس آباد بالا. [ ع َب ْ با دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابهررود بخش ابهررود شهرستان زنجان . واقع در 27هزارگزی جنوب باختری ابهر و 24هزارگزی ...
عباس آباد بالا. [ ع َب ْ با دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول . واقع در 10هزارگزی جنوب باختری دزفول و 10هزارگ...
عباس آباد بالا. [ ع َب ْ با دِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان . واقع در سی هزارگزی شمال باختری زرند و 2هزارگزی...
حاجی عبداﷲ عباس . [ ع َ دُل ْ لاه ع َب ْبا ] (اِخ ) یکی از امراء زمان امیرتیمور است . رجوع به حبط ج 2 ص 163 و 170 شود.
خلفای بنی عباس . [ خ ُ ل َ ی ِ ب ع َب ْ با ] (اِخ ) خلفای بنی عباس . رجوع به آل عباس در این لغت نامه شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.