ابن زبیر
نویسه گردانی:
ʼBN ZBYR
ابن زبیر. [ اِ ن ُ زُ ب َ ] (اِخ ) ابوالحسین احمدبن علی بن ابراهیم غسانی ، اسوانی ، ملقب برشید. عالم نحوی ، لغوی ، عروضی ،منطقی ، مورخ ، طبیب ، مهندس ، منجم ، و موسیقی دان . از خاندانی بزرگ بصعید مصر. مدتی متولی اعمال دیوانی مصرو چندی منصب قاضی القضاتی یمن داشت ، بعد از آن مدعی خلافت شد و سکه به نام خویش کرد و گروهی بدو پیوستند و سپس دستگیر گردیده او را مغلولاً بقوص برده بند کردند، و بشفاعت صالح بن رزیک رهائی یافت و آنگاه که اسدالدین شیرکوه بدان صوب آمد ابن زبیر بدو گرائید و بااو بمکاتبه پرداخت و این خبر بوزیر عاضد رسیده امر بدستگیری و تشهیر او داد و در آخر او را بیاویختند (563 هَ .ق .). او راست : منیة الألمعی و منیة المدعی در علوم عدیده . جنان الجنان و روضة الاذهان در ترجمه ٔشعرای مصر. شفاء الغلة فی معرفة القبلة، و غیرها.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ابن زبیر. [ اِ ن ُ زُ ب َ ] (اِخ ) ابوبکر عبداﷲبن زبیربن عوّام قرشی اسدی . پدر او زبیر یکی از عشره ٔ مبشره و مادرش اسماء بنت ابی بکر است . گوی...
قاضی ابن زبیر. [ اِ ن ُ زُ ب َ ] (اِخ ) احمدبن علی بن ابراهیم . رجوع به ابن زبیر احمدبن علی شود.