ابن سید
نویسه گردانی:
ʼBN SYD
ابن سید. [ اِ ن ُ ] (اِخ ) ابومحمد عبدالعزیزبن احمدبن سیدبن مغلس قیسی لغوی . از مردم اندلس . در آغاز به مصر هجرت کرد و نزد ابوالعلا صاعدبن حسن ربعی و ابویعقوب یوسف بن یعقوب و دیگر دانشمندان ، ادب و علم فراگرفت و سپس در بغداد بافادت و استفادت پرداخت و عاقبت به مصر مراجعت کرد و در سال 427 هَ.ق . بدانجا درگذشت . او را اشعار بسیار و نیکوست .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ابن سید. [ اِ ن ُ ] (اِخ ) احمدبن ابان بن سید. لغوی مشهور. معروف بصاحب شرطه ، شاگرد ابوعلی قالی . موطن قرطبه . و او راست کتابی در لغت موسوم...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.