گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ابوالحسین نویسه گردانی: ʼBWʼLḤSYN ابوالحسین . [ اَ بُل ْ ح ُ س َ ] (اِخ ) مسلم بن حجاج بن مسلم بن درزبن نوشاذ قشیری نیشابوری ، صاحب صحیح معروف . رجوع به مسلم ...، و رجوع به ابن حجاج ، و رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 296 شود. ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه واژه معنی ابوالحسین میدانی ابوالحسین میدانی . [ اَ بُل ْ ح ُ س َ ن ِ م َ ] (اِخ ) او راست : کتاب اخبارالقلاع . (از مسعودی در مروج الذهب ). ابوالحسین احمد بن محمد نوری بغوی بغدادی ابوالحسین احمد بن محمد نوری بغوی بغدادی خراسانی (۲۲۵- ۲۹۵ هـ)، از عرفای خراسانیالاصل و از صوفیان مشهور بغداد در قرن سوم هجری قمری بوده که پیروان او ر... ابوالحصین ابوالحصین . [ اَ بُل ْ ح ُ ص َ ] (ع اِ مرکب ) روباه . (السامی فی الاسامی ). ثعلب . (المزهر) (مهذب الاسماء) (تاج العروس ). روس . (برهان ). نیفه . روب... ابوالحصین ابوالحصین . [ اَبُل ْ ؟ ] ۞ (اِخ ) تابعی است . او از ابن عمر و از او عثمان بن واقد روایت کند. ابوالحصین ابوالحصین . [ اَ بُل ْ ؟ ] (اِخ ) صحابی است . ابوالحصین ابوالحصین .[ اَ بُل ْ ؟ ] (اِخ ) (قاضی ...) معاصر سعدالدوله ابوالمعالی شریف بن سیف الدوله ، فرمانروای حلب . رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 392 شود. ... ابوالحصین ابوالحصین . [ اَ بُل ْ ؟ ] (اِخ ) ابن الهیثم بن شفی الحجری . محدث است . ابوالحصین ابوالحصین . [ اَ بُل ْ ؟ ] (اِخ ) اسیدبن حضیر. رجوع به اسید... شود. ابوالحصین ابوالحصین . [ اَ بُل ْ ؟ ] (اِخ ) حبیب بن الزبرقان . محدث است . یحیی بن یمان از او روایت کند. ابوالحصین ابوالحصین . [ اَ بُل ْ ؟ ] (اِخ ) حمیدبن الحکم . محدث است . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ صفحه ۱۷ از ۱۸ ۱۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود