ابوالوفاء
نویسه گردانی:
ʼBWʼLWFAʼ
ابوالوفاء. [ اَ بُل ْ وَ] (اِخ ) خوارزمی . (خواجه ...) صاحب حبیب السیر گوید: وی بتکمیل علوم ظاهری و باطنی موفق گشته از مبادی ایام جوانی تا اواخر هنگام زندگانی به آئین دقایق صوفیه سلوک مینمود و از نتایج طبع شریفش در علم تصوف چندرساله مشهورست و بعضی از رباعیات بلاغت آیاتش بر صفحات السنه و افواه مذکور. این رباعی از آن جمله است :
من از تو جدا نبوده ام تا بودم
این است دلیل طالع مسعودم
در ذات تو ناپدیدم ار معدومم
در نور تو ظاهرم اگر موجودم .
و خواجه ابوالوفا در خوارزم فی شهور سنه ٔ خمس و ثلثین و ثمانمائه (835 هَ . ق .). درگذشت و هم درآنجا مدفون است - انتهی . رجوع به حبیب السیر چ طهران ج 2 ص 211 و 212 شود. و در پشت نسخه ٔ خطی از لسان الغیب عطار این رباعی از او دیده شد و ظاهراً بخط خود اوست :
از صورت نقش بگذر اسرار بجو
میراث رسول و نقد اخیار بجو
در قصه و معرکه چه معجون گیری
رو داروی درد را ز عطار بجو.
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ابوالوفاء. [ اَ بُل ْ وَ ] (اِخ ) علی . سبطبن الفارض . رجوع به علی ... شود.
ابوالوفاء. [ اَ بُل ْ وَ ] (اِخ ) کمال الدین . سید ابوالوفاء شیرازی .(خواجه ...) فرصت شیرازی در آثارالعجم آرد که : از احوالش چیزی معلوم نشد جز ا...
ابوالوفاء. [ اَ بُل ْ وَ ] (اِخ ) مبشربن فاتک . (الأمیر...) اویکی از ادباء مصر و از عارفین به اخبار و تواریخی که در اخبار کرده اند بود و در ایا...
ابوالوفاء. [ اَ بُل ْ وَ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن یحیی بن اسماعیل بن عباس بوزجانی از مردم بوزجان شهرکی بخراسان میان هرات و نیشابور. حاسب مش...