اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابوعلی

نویسه گردانی: ʼBWʽLY
ابوعلی . [ اَ ع َ] (اِخ ) حسن بن علی بن موسی بکی . از شیوخ تصوف مصر است به روزگار کافور اخشیدی . وی مرید شیخ ابوعلی کاتب بود و صحبت ابویعقوب سوسی دریافت و منشاء وی در مشتول یکی ا ز قراء مصر بود و بیشتر عمر خویش در آن قریه گذاشت . وفات وی در سال 340 هَ . ق . بود و او گفت : هلاک مرد در خرده بینی و سؤعاقبت وی در خودبینی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۲.۰۰ ثانیه
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) جلال الدین بن بهاءالدین سام . او پس از انتقال پدر مدت هفت سال در بامیان فرمانروائی داشت و بدان سال که سلطان مح...
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) جوزجانی حسن بن علی . یکی از شیوخ طریقت خراسان . او در اواخر مائه ٔ سوم و اوایل مائه ٔ چهارم میزیسته است و درک صح...
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) جوینی نیشابوری ملقب به فخر الکتاب جوینی . نام او حسن بن علی بن ابراهیم است و از ندماء اتابک زنگی بشام بود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) جیهانی . رجوع به ابوعبداﷲ محمدبن احمد جیهانی شود.
ابوعلی . [ اَع َ ] (اِخ ) چغانی . رجوع به ابو علی محتاج ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حاتمی . محمدبن الحسن المظفر الکاتب اللغوی البغدادی معروف بحاتمی . صاحب رساله ٔ حاتمیّه و آن شرح ماجرای او با متن...
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) الحاکم بامراﷲ منصور. رجوع به حاکم بامراﷲ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ](اِخ ) حرمازی . رجوع به حرمازی ابوعلی حسن ... شود.
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حرمی بن حفص . از روات حدیث است .
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسان . از روات حدیث است .
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۳۵ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.