گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ابوعلی نویسه گردانی: ʼBWʽLY ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) صاحبی . در لغت نامه ٔ اسدی بیت ذیل از او شاهد کلمه ٔ حُودِ خروه آمده است :ای خواجه چرا جدا شدستی ز گروه چونان که ز جمع تره ها حُودِ خروه . ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی ابوعلی ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ )حسین بن علی بن یزید کرابیسی . رجوع به حسین ... شود. ابوعلی ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسین بن علی رحبی . از روات حدیث است . ابوعلی ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ )حسین بن عمران . تابعی است و ثوری از او روایت کند. ابوعلی ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن عیاش بن عمر، ابی وائل . از روات است و ابوالاحوص از او روایت کند. ابوعلی ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسین بن قاسم الطبری . حاجی خلیفه در کشف الظنون در ذیل کتاب محرر نام او را حسین ضبط کرده و ظاهراً تصحیف حسن است ... ابوعلی ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسین بن مبارک صیرفی صوفی . رجوع به حسین ... شود. ابوعلی ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسین بن محمدبن احمد مروالروذی فقیه شافعی . او به قاضی حسین مشهور است . ابن خلکان گوید: ابوعلی امامی کبیر و صاحب ... ابوعلی ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسین بن محمدبن احمد غسانی جیانی . رجوع به حسین ... شود. ابوعلی ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسین بن محمدبن عبیداﷲ بغدادی معروف به ابن شبل . رجوع به ابن شبل شود. ابوعلی ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسین بن محمد السهواجی . رجوع به حسین ... شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ صفحه ۱۹ از ۳۵ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود