ابهام
نویسه گردانی:
ʼBHAM
ابهام . [ اِ ] (ع اِ) انگشت ستبر و کوتاه دست یا پا از جانب انسی . نر. انگشت نر. (نصاب الصبیان ). شصت . شَست . بزرگ انگشت . انگشت بزرگ . نرانگشت . (دستوراللغة). سترگ . انگشت سترگ . (مهذب الأسماء) (زمخشری ). اِشتو. (مهذب الأسماء). ج ، اَباهم ، اباهیم .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ابهام . [ اِ ] (ع مص ) پوشیده گذاشتن . مجهول بگذاشتن . بسته کردن کار. (زوزنی ). بسته کردن . پوشیدن . || پوشیده گفتن . || پیچیدگی . بستگی . ...
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: ابداز نیشام abdāze-niŝām (مانوی ـ پارتی)***فانکو آدینات 09163657861