گفتگو درباره واژه گزارش تخلف احمد نویسه گردانی: ʼḤMD احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) از امراء مسلم ماوراءالنهر از جانب خطا:دارای جهان احمد کین سقف فلک رادارنده کف اوست باستون دو بازو. شمس الدین منصوربن محمود اوزجندی .رجوع به لباب الالباب ج 1 ص 196 و 342 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۳ ثانیه واژه معنی احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) معین الدین . رجوع به احمدبن محمدبن جریر... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) مغربی مقری . او راست : تاریخ اندلس و شرحی بر مقدمه ٔ ابن خلدون . وفات وی بسال 1041 هَ . ق . بود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مفتاح (الشیخ ) (1329 هَ . ق .). از استادان معارف و مدرس انشاء در دارالعلوم المصریة. او راست : رفع اللثام عن اسماء الضرغا... احمد احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) المقتدر. رجوع باحمدبن سلیمان ... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) المقری . (معجم المطبوعات ). رجوع به المقری المغربی شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مقریزی . رجوع باحمدبن عبدالقادر... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) المکاری الدمشقی [ و ظاهراً این نام مستعار است ]. او راست : البرهان السدیدفی کشف الاسرار عن وجود الامیر عبدالمجید طبع ل... احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) المکرم . دومین از امرای بنی صُلیح در صنعا. (473 - 484 هَ . ق .). احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ملک المحسن . رجوع به احمدبن صلاح الدین ... شود. احمد احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) (ملک مظفر ابوالسعادات ...). هشتمین از ممالیک برجی . آنگاه که پدر او ملک مؤید شیخ محمودظاهر وفات کرد او یکسال و نیمه ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۸۷ ۲۸۸ ۲۸۹ ۲۹۰ ۲۹۱ صفحه ۲۹۲ از ۳۱۸ ۲۹۳ ۲۹۴ ۲۹۵ ۲۹۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود