احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن احمدبن صالح بن احمدبن عصفور الدرازی البحرانی . یکی از اجله ٔ شاگردان شیخ سلیمان ماحوزی . عالمی فاضل و محققی مدقق و کثیرالتشنیع به اخباریین . وی در اول اخباری بود و سپس از آن عقیدت بازگشت و او پدر یوسف بن احمدبن ابراهیم الدرازی است . و دراز یکی از قراء بحرین است . رجوع به یوسف ... شود.
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۲ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مافروخی . رجوع به احمدبن علی مافروخی .... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مالقی . رجوع به مالقی شود.
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) متقی خلیفه ٔ عباسی . رجوع به متقی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) متنبی . رجوع به متنبی و رجوع به ابوالطیب متنبی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) متوکل . رجوع به احمد رسّی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) متوکل . رجوع به شمس الدین احمد المتوکل ... شود.
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) مجد الخاورانی . رجوع به احمدبن ابی بکربن محمد الخاورانی و رجوع بروضات الجنات ص 85 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مجدالدین سجاوندی . رجوع به احمدبن محمد مکنی به ابوبدیل .... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مجدویه . رجوع به احمدبن ابی باکر... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مجلدی جرجانی . رجوع به احمدبن علی مجلدی و رجوع به ابوشریف و رجوع به مجلدی ... شود.