احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم واسطی حنبلی ملقب بعمادالدین و متوفی به سال 711 هَ . ق . او راست شرحی نافع بر منازل السائرین عبداﷲ انصاری . و البلغة والاقناع فی حل ّ شبهة مسئلة السماع . و مدخل اهل الفقه و اللسان . حاج خلیفه در کشف الظنون در ذکر البلغة و الاقناع فی حل شبهة مسئلة السماع نسب احمد را شیخ عمادالدین احمدبن ابراهیم الواسطی الحنبلی متوفی به سال 711 هَ . ق . می آورد و در ذکر مسئلةالسماع [ در باب سین ] نسب او را عمادالدین ابوالعباس احمدبن ابراهیم الواسطی الشافعی متوفی بسال 694 هَ . ق . و گوید [ و هی ] مشتملة علی فصول ... قد تکلّم فیه الشافعی و انکر علیهم فی هذا العصر و فیه البلغة والاقناع فی حل شبهة مسئلة السماع للشیخ عمادالدین . و ظاهراً دو احمد مزبور یک تن و دو کتاب یکی باشد. واﷲ اعلم .
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۵ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی بکر حلوانی مکنی به ابوالعباس . متوفی به سال 620 هَ . ق . وی را شرحی است بر مفصل زمخشری .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی بکر حموی ملقب بشیخ شهاب الدین و معروف به رسام . او راست : عقدالدرر و اللاَّلی فی فضل الشهور و الأیام و اللی...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی بکر خطیب قسطلانی شافعی . او راست : مشارق الانوار المضیئة.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی بکر سنوی . محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی بکر قزوینی . رجوع به حمداﷲ مستوفی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی بکر مرعشی حلبی حنفی مکنی به ابوالفضائل . وی عمدةالعقائد احمد نسفی را نظم و قصیده ٔ برده ٔ بوصیری را تخمیس ک...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی بکر نسفی . مشهور بقعود. او در بسیاری از فنون بارع بوده است و منظومه ای در نحو و منظومه ای در علل و زحافات عر...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی ثابت اسماعیل . رجوع به احمدبن اسماعیل ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی جامع عاملی . او جدّ شیخ عبداللطیف بن علی بن احمدبن ابی جامع العاملی است . و یکی از علماء عصر خود و از فقهاء زما...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی جعفر. رجوع به طبسی شود.