احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الحسن الرفاعی (سیدی ...). سید عابدو سرسلسله ٔ رفاعیه . خوندمیر در حبیب السیر (ج 1 ص 314)آرد که : سیدی احمد از اولاد امجاد امام موسی الکاظم علیهماالسلام بود و جمال حالش بکمالات صوری و معنوی آرایشی داشت و در کتب سلف از وی کرامات و خوارق عادات بسیار منقول است . وفات او به سال 579 هَ . ق . بود.
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۷ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد رسام حموی .... شود.
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد زاهد... شود.
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد زروق ... شود.
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد سمرقندی ... شود.
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد عطار شود.
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد عینی ... شود.
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به شهاب الدین شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین بن المؤید السمرقندی . عوفی در لباب الالباب ۞ ذکر او آورده و گوید: شهاب آسمان معالی و خلاصه ٔ ایام و لیال...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین حموی حنبلی . او راست : تذکرة قلوب الاحیاء.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین حنبلی . رجوع به احمدبن عبدالرحمان مقدسی ... شود.