احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابن ابی سعید نبسه ٔ (؟) جلال الدین امیرانشاه بن تیمور. پس از آنکه بسال 873 هَ . ق . اوزون حسن ، ابوسعید را بکشت ، احمد در سمرقند جانشین پدر شد و 27 سال در ماوراءالنهر حکم راند و در 899 هَ . ق . درگذشت .
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۹ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) برلاس فارسی . رجوع به احمدبن علی (امیر) برلاس ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) بَرمَک . لغت نامه ٔ اسدی بیت ذیل را از احمد برمک برای کلمه ٔ ملک بمعنی سپیدی بن ناخن شاهد می آورد:ملک از ناخن همی ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )برهان الدین . رجوع به احمدبن عبداﷲ سیواسی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) برهان الدین . رجوع به احمد ارزنجانی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) بریدی . رجوع به احمدبن محمدبن یعقوب ... و ابوعبداﷲ بریدی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) بزّاز. رجوع به احمدبن عمروبن عبدالخالق ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) بُسری . رجوع به احمدبن ابراهیم بُسری شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) بشر قنبری . محدثی از اولاد قنبر مولی علی علیه السلام .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) بغدادی . رجوع به احمدبن علی بن ثابت ... و رجوع بروضات الجنات ص 78 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) البلدی . رجوع به احمدبن احمدبن محمد... شود.