احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی طاهر. ابوعبیداﷲ محمدبن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کند. (الموشح چ مصر ص 37، 40، 51، 73، 106، 108، 109، 111، 112، 176، 192، 259، 264، 275، 279، 282، 284، 286، 288، 303، 333، 336، 337، 339، 351).
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۸ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابوالفضل ... رجوع به ابوالفضل احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالقاسم . رجوع به احمدبن عبداﷲبن عمر... و ابن الصفار شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالقاسم . رجوع به احمدبن عبداﷲ بلخی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالقاسم . رجوع به احمدبن علی وزیر ابرقوهی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالقاسم . رجوع به احمدبن علی بن بحر... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالقاسم ... رجوع به احمدبن محمدبن احمد عددی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالقاسم . رجوع به احمدبن محمدبن عمر العتابی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالقاسم . رجوع به احمدبن محمد الحسنی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالقاسم مستعلی . رجوع به مستعلی ، ابوالقاسم احمد شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوکامل . رجوع به احمدبن محمد انبردوانی ... شود.