اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی عبداﷲبن محمدبن خالدبن عبدالرحمان بن محمدبن علی قمی کوفی مکنی به ابوجعفر و معروف به برقی . از روات فقهاء شیعه . اصل او از کوفه است و یوسف بن عمر الثقفی والی عراق از دست هشام بن عبدالملک جد او محمدبن علی را پس از قتل زیدبن علی بند کرد و خالد در این وقت صغیر بود و با پدر خود عبدالرحمان به برقه ٔ قم گریخت و از آنوقت این خاندان برقه را موطن گرفتند و نسبت ایشان ببرقی مراد همین برقه قریه ٔ قم باشد. و احمد خود از ثقات است لیکن در نقل از ضعفا اکثار کند و هم اعتماد بمراسیل دارد و کتب بسیار تصنیف کرده است و از جمله ٔآن کتب است : کتاب الابلاغ . کتاب التراحم و التعاطف . کتاب ادب النفس . کتاب المنافع. کتاب ادب المعاشرة. کتاب المعیشة. کتاب المکاسب . کتاب الرفاهیة. کتاب المعاریض . کتاب السفر. کتاب الأمثال . کتاب الشواهد من کتاب اﷲ عز و جل . کتاب النجوم . کتاب المرافق . کتاب الدواجن . کتاب المشوم . ۞ کتاب الزینة. کتاب الأرکان . کتاب الزی . کتاب اختلاف الحدیث . کتاب المآکل . کتاب الفهم . کتاب الاخوان . کتاب الثواب . کتاب تفسیر الأحادیث و احکامه . کتاب العلل . کتاب العقل . کتاب التخویف . کتاب التحذیر. کتاب التهذیب . کتاب التسلیة. کتاب التاریخ . کتاب التبصره . کتاب الغریب . کتاب المحاسن . کتاب مذام الأخلاق . کتاب النساء. کتاب المآثر و الأحساب . کتاب انساب الأمم . کتاب الزهد و الموعظة. کتاب الشعر و الشعرا. کتاب العجائب . کتاب الحقایق . کتاب المواهب و الحظوظ. کتاب الحیاة و هو کتاب النور و الرحمة. کتاب التعیین . کتاب التأویل . کتاب مذام الأفعال . کتاب الفروق . کتاب المعانی و التحریف . کتاب العقاب . کتاب الامتحان . کتاب العقوبات . کتاب العین . کتاب الخصائص . کتاب النحو. کتاب العیافة والقیافة. کتاب الزجر و الفال . کتاب الطیرة. کتاب المراشد. کتاب الأفانین . کتاب الغرائب . کتاب الخیل . کتاب الصیانة. کتاب الفراسة. کتاب العویض . کتاب النوادر. کتاب مکارم الأخلاق . کتاب ثواب القرآن . کتاب فضل القرآن . کتاب مصابیح الظلم . کتاب المنتخبات . کتاب الدعابة والمزاح . کتاب الترغیب . کتاب الصفوة. کتاب الرؤیا. کتاب المحبوبات والمکروهات . کتاب خلق السموات والأرض . کتاب بدء خلق ابلیس و الجن . کتاب الدواجن والرواض . کتاب مغازی النبی صلعم . کتاب بنات النبی و ازواجه . کتاب الأحناش والحیوان . کتاب التأویل . کتاب طبقات الرجال . کتاب الاوائل . کتاب الطب . کتاب التبیان .کتاب الجمل . کتاب ما خاطب اﷲ به خلقه . کتاب جداول الحکمة. کتاب الأشکال و القرائن . کتاب الریاضة. کتاب ذکر الکعبة. کتاب التعازی . کتاب التهانی . (نقل به اختصار از معجم الأدباء یاقوت ) ۞ . و نیز او راست : کتاب الأحتجاج و کتاب البلدان . و صاحب روضات گوید: احمدبن ابی عبداﷲ[ بن ] محمدبن خالد البرقی مکنی به ابوجعفر. منسوب به برقه از اعمال قم . اصل وی از کوفه است . جد سوم او، محمدبن علی را یوسف بن عمر پس از شهادت زیدبن علی (ع ) در حبس بکشت و خالد در این وقت صغیر بود و با پدر خود عبدالرحمان بن محمد به برقه گریخت و در آنجا توطن گزیدند. و او ازاجله ٔ محدثین و فقهای شیعه و از رجال جواد و هادی علیهماالسلام و ماهر در علوم عربیت و ادب است و ابوالحسین احمدبن فارس لغوی مشهور و ابوالفضل عباس بن محمد نحوی ملقب بعرام دو شیخ اسماعیل بن عباد عربیت و ادب از وی فراگرفته اند و صفار صاحب بصائرالدرجات از وی روایت کند. و او از ضعفاء روایت میکرد و به احادیث مرسل اعتماد داشت و ازین رو احمدبن محمدبن عیسی الأشعری وی را از خود دور داشت لیکن سپس از او پوزش و عذر خواست و بازگردانید و حتی برای برائت خویش جنازه ٔ اورا با پای برهنه تشییع کرد. و احمد را تصانیف بسیاراست و بزرگترین مصنفات وی کتاب المحاسن اوست که نزدعلمای شیعه مشهور است و این کتاب را بیش از صد باب است از ابواب فقه و حکم و آداب و علل شرعیه و توحید و دیگر مراتب اصول و فروع . صدوق علیه الرحمة در غالب مؤلفات خود پیروی و تقلید او کرده است و نیز او رادر آداب و تفسیر و تواریخ و خطب و علل و نوادر کتب بسیار است . وفات احمد بقول ابن الغضائری در تاریخ خود،دویست وهفتادوچهار و ببعض اقوال دیگر به دویست وهفتادبوده است و پدر او محمدبن خالد نیز از کبراء روات ومحدثین و عظماء اهل فضل و دین و از ثقات اصحاب رضا و کاظم علیهماالسلام بوده است . (روضات الجنات ص 13).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۰ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (قول ...). از امرای سلطان حسین میرزا تیموری . رجوع بحبط ج 2 ص 243 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (ملا...). پدر او در سند مسند قضای حنفیه داشت ، لکن احمد طریقه ٔتشیع گزید و بخدمت اکبرشاه پیوست و به امر او بتألیف تار...
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) (مولی ...). رجوع به پاره پاره زاده شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (میرزا). حکیم اصفهانی معاصر کریمخان زند. رجوع بمجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه ص 219 و 220 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (میرزا سید...). او راست منظومه ٔ: لطافت نامه بفارسی .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (میرزا میرک ...). رجوع به میرک احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (میرک ...). رجوع به میرک احمد (میرزا...) شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) آقبوقا. برادر سعادت تیمورتاش که هر دو برادر در گرگان بزمان امیر تیمور گورکان عصیان کردند، پس از رسیدن سپاهیان تیمور،...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) آقحصاری . رجوع به احمد رومی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) آق قویونلو.هشتمین از امرای آق قویونلو از 902 تا 903 هَ . ق .
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۳۱۸ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.