احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد سودانی معروف به بابا ازعلمای مغرب . او بسال 1032 هَ . ق . درگذشته است . و در مراکش و الجزائر شهرتی بسزا داشته است . او راست تصنیفات بسیار از آنجمله کتاب الدیباج او معروف است .
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۸ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) محب طبری مکی . رجوع به احمدبن عبداﷲ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) محرّر. معروف بأحول . از خوشنویسان قدیم معاصر مأمون عباسی است . ابوعبداﷲبن عبدوس گوید: ابوالفضل بن عبدالحمید در کتاب ...
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) محرم . رجوع به محرم (افندی ) احمد شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) المحلی . او راست :تنویر المشرق شرح تهذیب المنطق و هو شرح لکتاب المنطق من کتاب التهذیب المنسوب للسعد التفتازانی . طب...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) محلی مصری . او راست : قانون الدنیا. و آنرا قاضی عبدالرحمان المنجم بامر سلطان مراد بترکی ترجمه کرده است . (کشف الظنون...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) محمدی اشرفی حنفی . او راست : البرهان فی فضل السلطان .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) محمودی نسفی . رجوع به احمدبن ابی المؤید... شود.
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) محیی الدین . رجوع به احمد خوارزمی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) محیی الدین . رجوع به احمدبن ابراهیم نحاس دمشقی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) محیی الدین (شیخ ...). رجوع به احمد بوني ... شود.