گفتگو درباره واژه گزارش تخلف احمد نویسه گردانی: ʼḤMD احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن حمزة الرملی الانصاری ملقب به شهاب الدین . وی اجرومیه ٔ ابن آجروم ۞ را شرح کرده است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۶.۴۳ ثانیه واژه معنی احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابویعلی . رجوع به احمدبن علی بن مثنی و رجوع به ابویعلی احمد... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابویعلی . رجوع به احمدبن محمد بصری ... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابویعلی سجزی . رجوع به احمدبن حسن بن محمود... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابهری ، ملقب بسیف الدین . وی حاشیه ای بر شرح مختصر عبدالرحمن بن احمد ایجی نوشته است . احمد احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابیوردی . رجوع به احمد باوردی شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) احمد حشاد. او راست : مجموعة بهیة مشتملة علی اربع رسائل سنیة: 1- تنویرالبصائر و دلیل الحائر. 2- الفتح المبین فی الاستغاثه ... احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) احول . رجوع به احمدبن ابی خالد احول شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) اخسیکتی . نسب او چنین است : شیخ ابورشا احمدبن محمدبن قاسم بن احمدبن خدیوالاخسیکتی ، ملقب بذوالفضائل . صاحب بغیه بنقل... احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) اخشیدی . پنجمین ِ امرای اخشیدی مصرو شام . او پس از وفات کافور اسود امارت مصر و شام یافت و دو سال امارت راند، سپس جوه... احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) اخفش اول . رجوع به احمدبن عمران بن سلامة... شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۲۰ ۲۲۱ ۲۲۲ ۲۲۳ ۲۲۴ صفحه ۲۲۵ از ۳۱۸ ۲۲۶ ۲۲۷ ۲۲۸ ۲۲۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود